می دونی چیه؟
همه هی بهم می گفتن ... آقا جون بذار یه مدت بگذره
مگه تو کله این مجنون چیزی می ره؟ همه اش حرف خودش رو می زنه!
دونه دونه باید برم جلو که بگم ...
با کار جدیدی که پیدا کردم ... دوباره دارم بر می گردم به همون علی مجنون ... البته الان فکر کنم تو مایه های ۷۵٪ خود مجنون هستم!
این ۲۵٪ باقی خیلی سخته ... نمی دوننننننننننننننننننننننننننید چی میکشم.
همه با کاغذ راحتن ... البته دوباره شروع کردم به نوشتن خاطرات روزانه ام ... به صورت روزانه ... تا بتونم باز اهدافم و خیلی چیزها رو روی کاغذ بیارم ...
و اما وبلاگ ... کلا همه شما می دونید که من و کامپیوتر ... یه روح در دو تن هستیم ... و خوب وبلاگ واقعا چیز فوق العاده ای هست!
دوستان جدیدی پیدا کردم و خوب سرم حسابی مشغوله و دیگه خیلی کم به مسائل گذشته فکر می کنم ...
دیگه دنبال لیلی زندگی خودم نیستم و اینبار می خوام ببینم خود لیلی که می یاد تو زندگیم و چقدر جرات داره ...
کارها هم که از کتابم بگم که در تعطیلات به سر می بره!!! و هنوز برنامه نریختم که تمومش کنم!
سایت امنیت وب هم که هنوز تحویل ندادم ( بنده خدا کارش تموم شده ها ) ... امیدوارم تا آبان برسم به دستشون برسونم!
سه سایتی هم که خودم قرار بود بزنم هم ۲۰ آبان می یان بالا !!!
و اما نکته اخلاقی بعدی که این چند مدت بدجوری درگیرم کرده .......................
جالبه ها ... می دونید چرا؟
می دونم این چیزی که میخوام بگم براتون اتفاق افتاده! که بعضی اوقات یه دفعه برید بشینید تو اتاق و فکر کنید که کدوم کارهاتون درسته و کدوم کارها غلطه برای زندگی و شروع کنید مسیر جدیدی رو با اراده ای تازه نفس دنبال کنید ...
اما من الان توی یه تجربه جدید هستم! یعنی اینکه هر روز می شینم فکر کنم ببینم کدوم کارهای احساسیم درست بود یا غلط! مثل زمانی که یه نفر رو داشتم و مثل الان یه مجنون تنها نبودم!
منظورم اینه که چطور وقتی یه نفر رو دارید که کنارتون هست حواستون هست یه موقع شیطونی نکنید ! یه موقع تو خیابون به اون خانوم خوشگله ژیگول می گولی نگاه نکنی!
و الی آخر
جالبه ها ... اینجوری هم یه جوری کیف می ده
این مثل همون تو اتاق نشستن و فکر کردن به کار روزانه است تا هیچ وقت چیزهایی مثل اینکه با 1000 نفر گشتن تو ذهنم نپره ... تا هیچ وقت یاد نگیرم که چه جوری دل یه نفر رو بشکنم ... تا هیچ وقت خیلی چیزهایی که مخالفشم رو اون طرف زندگی که سیاهه و در ظاهر سفید به دستم نده
خیلی سخته بر خلاف جهت آب شنا کردن
اما من خیلی مغرورم ... و همینطور یه دنده ( البته تو اینجور مسائل )
هیچ چیزی برای من غیر ممکن نیست
این بار هم به همه اثبات می کنم که می شه بر خلاف جهت آب شنا کرد